سیزدهم سپتامبر بلاگ نیوز وارد چهارمین سال فعالیت خویش میگردد. در این سه سال گذشته بلاگ نیوز جای خود را در میان کاربران ایرانی اینترنت بازکرده است. هم هواخواهانی پیدا کرده است و هم بدخواهانی، بدخواهانی که با گذاشتن فیلتر، راه رسیدن ما را به هواخواهانمان سد کردهاند.
اما در میان هواخواهان ما، منتقدان بسیاری نیز وجود دارند که بودنشان نه تنها لازم، که واجب است. نظرات این منتقدان همیشه برای من محترم و ارزشمند بوده و خواهد بود اگر چه متاسفانه بدلیل وجود کمبودهایی نتوانستهایم پاسخگوی خواستههای آنان باشیم.
در این میانه من خودم را مقصر میدانم و مطئمن هستم بسیاری از اعضای شورای سردبیری بلاگنیوز نیز اگر با نظر من، موافق صد در صدی نباشند، با درصدی بالا اقرار مرا در کوتاهی در این مورد، تایید خواهند کرد. از این جمله است اسدالله علیمحمدی، دوست خوبم و بانی و سردبیر بلاگ نیوز.
این جاافتادن بلاگ نیوز در میان خوانندهگان، نمیتواند حاصل کار شورای سردبیری به تنهایی باشد بل مدیون کار صمیمانه و داوطلبانهی یکایک کاربران بلاگ نیوز است که بخشی از وقت آزاد خویش را صرف پربارکردن نشریهی خودشان کردهاند.
مشکل اساسی ما در بلاگ نیوز، کار داوطلبانه بوده و هست. ما در این میان نه تنها سودی مادی نداشتهایم (به استثناء جزیی درآمد ناشی از نشر چند فقره آگهی بازرگانی) که هزینههایی هم شده و میشود و بار تمام این هزینهها به دوش اسدالله علیمحمدی و سعید خاتمی، مدیر فنی ما است.
ما همدانیها ضربالمثلی داریم که میگوید:
خمیر بیمایه فطیر است.
این ضربالمثل میتواند شامل کار بیمزد نیز بشود.
از میان ۲۳۸ کاربر فعلی بلاگ نیوز، از سردبیر گرفته تا خبرنگار، همه داوطلبانه بخشی از وقت آزاد خود را صادقانه صرف سرپا نگهداشتن این نشریه کردهاند و به احتمال زیاد در آینده نیز خواهند کرد. درست است که این میانه کسانی، از جمله خود من خسته شده و بلاگ نیوز را موقتن و یا برای همیشه ترک گفتهاند. اما همیشه نیروهای تازهکار جای آنان را پر کرده و نگذاشته « آب از آسیاب» بلاگنیوز بیفتد.
نمونهی زندهی این مدعا حمید میداف و فرهاد حیرانی هستند که با تمام مشکلاتی که دارند و من از آن مشکلات بخوبی آگاهم، جای خالی اسد و مرا پر کردهاند.
تا آنجا که بیاد میآوردم، پیش از این، کاربران ما بیش از ششصد نفر بودهاند که گویا بدلیل کمکاری، کاربری آنان باید مسدود شده باشد.
من خودم را مرهون کار صادقانهی یکایک آنان میدانم، حتا آنانی که ثبتنام کردند ولی هرگز لینکی ندادند. چرا که قصد اقدام به اطلاعرسانی آنان برای من سخت ارجمند است. که از تشنهگی جامعهی دربستهی خودمان بخوبی آگاهم.
گفتم خمیر بیمایه فطیر است و کار بیمزد خستهگیآور. اما این کار زمانی خستهکنندهتر میشود اگر دستاندرکاران موسسهای به نظرها و پیشنهادهای کاربران دواطلب خود نیز توجهی مبذول ننمایند.
اصلن خود من یکی از آن منتقدان هستم و روی همین اصل هم تنفس گرفتهام. اگر چه دلم در گروی عاقبت کار بلاگ نیوز است. اسد هم میدانم که شدیدن نگران کاری است که با هزاران آرزو آن را آغاز کرده است.
کار من در بلاگ نیوز بتاریخ دوشنبه هقتم آذر ماه ۱۳۸۴ با عنوان خبرنگار آغاز شد. طولی نکشید که علیمحمدی از من خواست تا مدیریت بخش سوئدی بلاگ نیوز را قبول کنم و به این ترتیب با وجود داشتن عنوان خبرنگاری در بخش فارسی به عضویت شورای سردبیری بلاگ نیوز پذیرفته شدم.
مشکل اصلی ما در بلاگ نیوز، نادیده گرفتن مفاد اساسنامهی ما توسط گروه قابل توجهی از کاربران ما بوده و هست. من به عنوان یک هوادار جامعهی مدنی باور عمیقی به قانونسالاری دارم و در این باورم که دلیل اصلی نابسامانی میهن ما از ازل، ارج ننهادن به قانون بوده است هم از جانب موضع قانون، مجری و ضابط آن و هم مردم.
چه خوب است دندان روی جگر بگذاریم، حرمت رعایت قانون را بر نفع آنی خویش ترجیح دهیم. ما میتوانیم در این جمع چندصد نفریِ کار داوطلبانه خویش، مفاد اساسنامهای را که در حکمِ قانون ماست و امضای خود را زیر آن گذاشتهایم، محترم بشماریم. پایبندی به قانون را آزمایش کنیم و سنگ بنای جامعهی قانونمند را پایه بگذاریم.
جامعهی قانونمند، جامعهایست که افرادش خود را مطیع قانون بدانند. هیچ فردی از افراد آن به میل و ارداهی خویش قانون را لگدمال نکند و در صورت مخالفت با قانون بدلیل نارسایی آن نیز، هرگز از تلاش خویش برای لغو یا اصلاح آن از راههای قانونی از پای نه نشیند.
به نظر من نمیشود خود را دموکرات خواند و قانونمند ولی تلاشی برای اصلاح قانون بدنوشته شده بعمل نیاورد.
روی این اصل هم من بارها چون دیگر منتقدان اساسنامهی بلاگنیوز، تقاضا تغییر اساسنامه را کردهام.
اما هر بار تقاضای من موکول به بکار اندازی سایت جدید بلاگ نیوز شدهاست، سایتی که نمونهاش هم طرحریزی شده و جهت اظهار نظر در اختیار اعضای شورای سردبیری گذاشته شده بود.
متاسفانه من از کار فنی آی تی بیبهرهام. سعید حاتمی، مدیر فنی ما هم که بخش اصلی برپاماندن سایت به عهدهی اوست، یک سر دارد و هزار سامان که فکر میکنم اگر هم بخواهد، نمیتواند جواب خواستههای ما را بدهد. و لذا هر روز کار را به فردا حوالت داده است.
اما از انصاف بدور است اگر من بخواهم همهی کمبودهای کارمان را به گردن او بگزارم چرا که خوب میدانم اگر تلاشهای صمیمانه و دانستههای فنی او نبود، بلاگنیوزی هم وجود نداشت.
باری، بلاگنیوز خوشبختانه به پیش میتازد.
من، بنوبهی خود به عنوان یک کاربر قدیمی بلاگنیوز، سالروز پیدایش آن را به همهی دوستان، همراهان و بخصوص به یکایک اعضای شورای سرپرستی و تمامی کاربران گرامی بلاگنیوز که در هر قدم با ما بودهاند، تبریک و تهنیت میگویم.
پیروز باشید
عمو جان ، من حمید نیستم اما حمید ها را دوست دارم !
از لطف شما ممنونم.
در ضمن وبلاگ شما در فایر فاکس کامل باز نمیشه و الآن هم من نمی توانم قسمت پر کردن نام و آدرس را ببینم اما فرهاد هستم از تقویم تبعید !
سلام اميدوارم شما و بلاگ نيوز و همه همكاران پاينده باشيد. من كه به شخصه به خاطر مشغله كاري ام حسابي شرمنده دوستان در بلاگ نيوز شدم كه اميدوارم در آينده نزديك جبران كنم
با سلام و ضمن تبریک به شما با اجازه این یادداشت شما را در بیلی و من منتشر کردم.
سلاااام جناب افراسیابی. اگر بجای سیزده سپتامبر 11 سپتامبر بود!!! این تاریخ جاودانه در یادها میماند. بهر حال خسته نباشید. امیدوارم بعد از رفع خستگی دوباره بیایید و بلاگ نیوز رو منور کنید. و امثال جوجه هایی مثل بنده رو خوشحال کنید! delamchoondaryast.persianblog.ir طاهره
طاهره خانم گرامی!
رندی چنین سروده است:
اگر را با مگر تجویز کردند
از آن طفلی برآمد کاشکی نام.
اما تفاوت میان یادزده و سیزده سپتامبر این است که اقدام اولی برای تخریب جامعهای دموکرات صورت گرفتهاست و تبلیغ خشونت حال آنکه در اقدام دومی سمت و سویی درست در جهت مخالف آن دارد و ادامهی راهی است که پدران ما سالیانی پیشتر با تبلیغ برای تاسیس «عدالتخانه» آغاز کردند که منتهی به برقرار رژیم مشروطه شد ولی اکنون نیز دارای عدالتخانهای نیستیم.
ما همیشه هم سایه بودیم عمو جان.
پاینده باشید.
محمد عزیز
دست شما واسد خان وسعید خان درد نکند وراهتان پاینده
همینطور دست دوستان دیگر بلاگ نیوز که درآنجا زحمت می کشند