بفرمایشات آشیخ یزدی فکر میکنم و تقابلش با سخنرانی دیروز رفسنجانی در نماز جمعه که خواستار آزادی زندانیان شد.
شیخ میگوید:
هاشميرفسنجاني در نماز جمعه پيشنهاد ميكند كه بازداشتشدگان حوادث انتخابات آزاد شوند، ايشان رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام هستند و بايد به مسائل در حيطه كارشان بپردازند، كار آزاد يا بازداشتكردن دستگيرشدگان بر عهده دستگاه قضايي است.
شیخ یادش رفته است زمانی که قوهی قضائیه را ترک کرد، جانشین فعلی او گفت که «ویرانهای را تحویل گرفته است(نقل به مضمون) که البته او نیز ویرانهترش کرد.
حالا او رفسنجانی را مورد خطاب قرار داده و میپرسد:
تو کیستی که رهایی زندانیان را خواهان میشوی؟
من از او میپرسم تو که در دوران قاضی القضاتیات تیشه بر ریشهی عدالت زدی، کیستی که داعیه ی جانشینی خدا در زمین را میکنی؟
ما زمنییها حکومتی میخواهیم با قوانین زمینی تا اگر قانونش مزاحم زندگیمیان بود، بدون هیچ دردسری عوضش کنیم و اگر رئیس جمهور منتخبمان به خواستههای زمینی ما توجهی نکرد و پول ملت را مانند دولتی که تو مدافعش هستی، صرف اتینا کرد، در نوبت بعد انتخابش نکنیم.
به فکر چرندیات چوپان دروغگو هستم که ایران را ویران کرده است و حالا ادعای اصلاح دنیا را میکند.
یاد ضربالمثلی میافتم که ورد زبان مادرم بود و میگفت:
موشه تو سوراخ نمیرفت یک جارو هم بسته بود به دمبش.
سلام
و هنوز این سئوال اساسی باقی است تا آقای یزدی پاسخ بدهتد چگونه است که خداوند بعد از هزاران سال توانسته در میان 200 کشور فقط در ایران رهبر انتخاب کند ؟
یکی را توی ده راه نمیدادند، سراغ خانه ی کدخدا را میگرفت!
شده حکایت احمدی نژاد
تو ایران قبولش ندارند، اونوقت میگه کشورهای دیگه از من خواستند مدیریت جهان را به عهده بگیرم!