به اخبار گوش میدهم، وزیر آموزشوپرورش سوئد پیشنهاد تغییر قانون مدارس را دادهاست. برحسب این لایحه قانونی هر مدیر تازه استخدامی باید یک دورهی سهسالهی دانشگاهی را حین انجام کار، بگذراند. چهار روز کار و یکروز حضور در دانشکده.
وزیر آموزشوپرورش سوئد میگوید:
مدیریت مدرسه شغل مهمی است ضمن اینکه یکی از مشکلترین مشاغل نیز میباشد. و اضافه میکند که تا کنون توجه کافی به این مقوله نشده است و مدیران مدارس ما آموزش کافی برای تصدی این امر مهم را ندیدهاند. بهمین دلیل لایحهی جدید در مورد شرایط مدیر مدارس تهیه و تقدیم مجلس میگردد. قانون مزبور از سال ۲۰۱۲ به اجرا گذاشته خواهد شد.
یاد درد دل دوستی افتادم که گفت:
ناظم دبستانی که دخترم دانشآموز کلاس سوم آن بود تلفنی برای امر مهمی احضارم کرد. نگران راهی مدرسه شدم. دخترم با چشمان اشگآلوده جلوی دفتر دبستان، انتظار آمدنم را میکشید. دلداریش دادم و با هم وارد دفتر دبستان شدیم. مدیر مدرسه که خانم جوانی بود، با لحنی ناخوشآیند مرا مورد خطاب قرار داد و گفت:
اطلاع داری که دخترت وسایل ممنوعه به مدرسه آورده است؟
دلم هٌری ریخت. با نگرانی پرسیدم:
چه وسیلهی ممنوعهای؟
خانم مدیر ماژیکی را از روی میزش برداشت و آن را به من نشان داد.
علت ممنوعیت به همراه داشتن ماژیک را جویا شدم. فرمودند:
این بچههای بیادب، با ماژیک علیه من به در و دیوار مدرسه شعار مینویسند.
گفتماش:
گناه نه از ماژیک است و نه از بچههای هشت نه ساله. شعار نویسی علیه تو باید علتی دیگر داشته باشد. بهتر است به عنوان مدیر مدرسه و مسئول آموزش کودکان، نگاهی به نحوهی مدیریتت کنی! شاید عیبی، ایرادی در اخلاق و روش مدیریتت بوده باشد که بچهها از ترس تنبیه، میترسند آنها را آشکاراش با تو در میان بگزارند. که گفتهاند:
درس معلم ار بٌودَ زمزمهی محبتی جمعه به مکتب آاورد طفل گریز پای را
مدیر انقلابی تاب این انتقاد را بر نتافت و دخترم را از مدرسه اخراج کرد.
بعد فهمیدم که دخترک فقط به دلیل شهادت شوهرش در جنگ، مدیر مدرسه شده بود.
پینوشت
۱ـ در مدت ۱۱ سال آموزگاریم حتا به یک سخنرانی که از جانب وزارت آموزشوپرورش که جنبهی آموزشی داشته باشد، دعوت نشدم، مگر یک کنفرانس که آنهم بانیاش میسیون آمریکائی اداره کنندهی مدارس مسیحی، در ایران بود. دو سالی من در یکی از آن مدارس، ادبیات فارسی، فقه و عربی تدریس میکردم.
۲ـ بعدها که من دیگر در خدمت آن وزارتخانه نبودم، بخصوص پس از تصدی وزارت توسط زندهیاد خانم دکتر فرخرو پارسا، آموزگاران و دبیران این امکان را یافتند که در کلاسهای تابستانی آموزشی حین خدمت، شرکت کنند.
modire ma shagerde madaram bood
madaram har hafte majboor bood biad madrese
modiremoon mikhast tamame ekhtelafate ideologicesh ro tavasote man ba madaram hal kone
yeki az alate jorme man ayne bood
درود بر عمو اروند
از ساكنان خورموج هستم ،شهري كه چند صباحي بخشدار آن بوده ايد. انتخاب مديران مدارس اين شهر از قاعده بالا مستثني نيست. معلماني با كارايي ده برابري اين مديران وجود دارند بنا به دلايلي كه همگان مي دانند دستشان را از همه جا كوتاه كرده اند.
بله شادی جان. اینان را میشناسم بهمان سان که آنان را نیز میشناختم.
محمد رضای گرامی! سلام من به همه آشنایان برسان! من هنوز در هوای خورموج هستم و دوستیهایی که در آن محیط ساده شکل گرفت.