تازه آمده بودیم سوئد. برای یادگیری زبان سوئدی در مدرسهی برزگسالان از نو، نوآموز شده بودیم. در یکی از درسهایمان حکایت ترس مردم بود از گرگها و گرگکشی دسته جمعی که منتهی به ریشه کن شدن نسل گرگها در سوئد شده بود. در آن روز فقط هفت راس گرگ در سوئد وجود داشت. دولت با گذراندن قانونی در مجلس،گرگ کشی را ممنوع و گرگها را حیوانات حفاظت شده اعلام کرد.
امروز تعداد گرگها، از مرز ۲۰۰ راس مصوبهی مجلس گذشته است، دولت مجوز کشتن تعدادی از گرگها را صادر کرد.
یکماهی است که شاهد اعتراض مردم مخالف کشتن گرگها در رادیو، تلویزیون و روزنامههای سوئد هستیم.
ایستگاه رادیویی P1 برنامهای دارد بنام «Ring P1 099 510 10».
این برنامه هر روز کاری هفته، بین ساعت نه بیست دقیقه تا ده صبح پخش میشود. کارش چون دریچهی اطمینان دیگ بخار است. مردم از هر قشر و طبقهای زنگ میزنند، گلایه میکنند و انتقادات خویش را از رفتار دولت، احزاب، نمایندهگان مجلس، اعضای خانوادهی شاه، مردان کلیسا و … بیان میدارند. مقامات دولتی هم یقهشان را نمیگیرند که تو با «اشاعهی دروغ موجبات تشویش اذهان عمومی» را فراهم کردهای، پس باید بری اون تو کمی «آب خنک» بخوری تا رویت کم شود.
دیروز خانمی زنگ زد و از مجری برنامه پرسید:
امروز که عازم کارت بودی، در شهر به گرگی برخورد نکردی؟
مجری گفت:
نه، در خیابانهای مالمو گرگی نبود.
خانم پرسید:
آدم چطور؟
بله، انسانهای بسیاری را ملاقات کردم.
خانمه گفت:
مواظب باش! اونا از گرگا خیلی خطرناکترنا!
باور ندارید؟
باین کلیپ نگاه کنید!
گرگها و آدمها
2010/01/18 بدست محمد افراسیابی
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟